مطالب زير بدست آوردن معادلهاي براي محاسبه وزن هواي خشك به وزن سوخت هواي محترقه (پوند) ميباشد. در اين روش فرض شده است كه سولفور موجود در سوخت محترقه شده وتبديل به دياكسيدسولفور شده است.
مطالب زير بدست آوردن معادلهاي براي محاسبه وزن هواي خشك به وزن سوخت هواي محترقه (پوند) ميباشد. در اين روش فرض شده است كه سولفور موجود در سوخت محترقه شده وتبديل به دياكسيدسولفور شده است. اين مطلب كاملاً صحيح نميباشد، بخشي از آن ممكن است سوخته شده و تبديل به ترياكسيدسولفور بشود و قسمت ديگري نيز ميتواند اكسيدهايي را با خاكستر تشكيل بدهد. علاوه بر مقداري از سولفور كه ممكن است بشكل سولفايد يا سولفات و غيرقابل دسترسي براي احتراق باشد. بهرحال عملياتي كه در اينجا نشان داده شده بهترين روش براي استفاده معمولي ميباشد. يك فرض اضافي كمتر اين است كه همه دياكسيدسولفور نمونهبرداري توسط معرف دياكسيدكربن در ارسات Orsat جدا شده (از بين رفته) است.
با مروري بر مطالب منتشر شده در مورد ارزش حرارتي كربن ميتوان تلفات حرارتي ناشي از وجود مواد قابل احتراق در فضولات در تعادل حرارتي بويلر را معلوم نمود كه اين مقدار درصد 14400 تا Btu 14600 به ازائ هر پوند ميباشد كه صرفاً (زغالسنگ) در حالتي پيش ميآيد كه كربن در فضولات وجود داشته باشد.
كميته كد مقدار 14500 را بر اساس دقتي كه بر پايه ديگر جنبههاي اين كد دارد و همچنين با موافقت رئيس PTC 3.2 بعد از مراجعه به U.S BUREAU OF MINES، استفاده مينمايد.
اين تلفات، تنها تلفات قابل توجه در اين كد ميباشد كه محاسبات مربوط به آن بر اساس اندازهگيريهاي انجام شده در تست نميباشد. در مراحل اوليه كميته علاقمند بود كه اين تلفات را مانند ديگر تلفات بدست آورد يعني بر اساس قرائتهاي انجام شده در تست، و محاسبه تلفات، بهرحال تجهيزات لازم نصبشده براي تست در اين حالت خيلي گسترده ميباشد كه از نظر كميته يك درخواست غيرقابل توصيه (بيجا) رسيد.
بنابراين تصميم گرفته شد كه اين تلفات را بر اساس استفاده از منحني ABMA همانگونه كه در انتشارات 1964 اين گد وجود دارد بدست آورند. سازندگان، اين منحني را بر اساس تواناييهاي روز اصلاح نموده و بر اساس ظرفيتهاي حاصل گسترش دادند. مقادير منحني با تلفات اندازهگيري شده واقعي بر روي چند بويلر بزرگ مقايسه گرديد و مشخص گرديد كه مقادير منحني به مقدار كمي (محافظهكارانهاي) بالا است.
بهمنظور اينكه دقت اين منحني را در سالهاي آينده افزايش دهيم استفاده كنندگان اين كد تشويق ميشوند تا قرائتهاي مربوط به تشعشع و جابجايي را در طي تستهاي قابل قبول بدستآورده و از آنها تلفات را محاسبه نماييم و نتايج آن را همراه با توضيحات جزئي از واحد در مورد ارائه، سرعت باد، نوع ساختمان ديواره، روش تست و … را به كميته تست قدرت ASME در رابطه با واحدهاي مولد بخار گزارش دهند.
تعيين اين نوع تلفات در ديوارهها، سقف تا كف و گرمكن هوا، كانالها، لولهكشيها و ديگر سطوح بدون حفاظ توسط نصب يك جفت ترموكوپلهايي در يك بلوك عايقي و با هدايت مشخصي در مركز هر يك صد فوت مربع انجام ميگيرد. با اختلاف درجه حرارت اندازهگيري شده توسط ترموكوپلها و فاصله مشخص بين ترموكوپلها و هدايت عايقي، تلفات جابجايي و تشعشعي را براي هر 100 فوت مربع ميتوان محاسبه نمود.
مجموع اين تلفات براي هر يكصد فوت مربع كه با نرخ ورود حرارت به مولد بخار تقسيم شده است تلفات جابجايي و تشعشعي را براي هر 100 فوت مربع ميتوان محاسبه نمود.
مجموع اين تلفات براي هر يكصد فوت مربع كه با نرخ ورود حرارت به مولد بخار تقسيم شده است تلفات جابجايي و تشعشع واحد ميباشد.
فرمول تبديل ارزش حرارتي در حجم ثابت كه توسط بمب كالريمتر بدست آمده به ارزش حرارتي در فشار ثابت بر اساس قانون اول ترموديناميك و معادلات كلي انرژي ميباشد.
مطالب زير بدست آوردن معادلهاي براي محاسبه وزن هواي خشك به وزن سوخت هواي محترقه (پوند) ميباشد. در اين روش فرض شده است كه سولفور موجود در سوخت محترقه شده وتبديل به دياكسيدسولفور شده است.
مطالب زير بدست آوردن معادلهاي براي محاسبه وزن هواي خشك به وزن سوخت هواي محترقه (پوند) ميباشد. در اين روش فرض شده است كه سولفور موجود در سوخت محترقه شده وتبديل به دياكسيدسولفور شده است. اين مطلب كاملاً صحيح نميباشد، بخشي از آن ممكن است سوخته شده و تبديل به ترياكسيدسولفور بشود و قسمت ديگري نيز ميتواند اكسيدهايي را با خاكستر تشكيل بدهد. علاوه بر مقداري از سولفور كه ممكن است بشكل سولفايد يا سولفات و غيرقابل دسترسي براي احتراق باشد. بهرحال عملياتي كه در اينجا نشان داده شده بهترين روش براي استفاده معمولي ميباشد. يك فرض اضافي كمتر اين است كه همه دياكسيدسولفور نمونهبرداري توسط معرف دياكسيدكربن در ارسات Orsat جدا شده (از بين رفته) است.
با مروري بر مطالب منتشر شده در مورد ارزش حرارتي كربن ميتوان تلفات حرارتي ناشي از وجود مواد قابل احتراق در فضولات در تعادل حرارتي بويلر را معلوم نمود كه اين مقدار درصد 14400 تا Btu 14600 به ازائ هر پوند ميباشد كه صرفاً (زغالسنگ) در حالتي پيش ميآيد كه كربن در فضولات وجود داشته باشد.
كميته كد مقدار 14500 را بر اساس دقتي كه بر پايه ديگر جنبههاي اين كد دارد و همچنين با موافقت رئيس PTC 3.2 بعد از مراجعه به U.S BUREAU OF MINES، استفاده مينمايد.
اين تلفات، تنها تلفات قابل توجه در اين كد ميباشد كه محاسبات مربوط به آن بر اساس اندازهگيريهاي انجام شده در تست نميباشد. در مراحل اوليه كميته علاقمند بود كه اين تلفات را مانند ديگر تلفات بدست آورد يعني بر اساس قرائتهاي انجام شده در تست، و محاسبه تلفات، بهرحال تجهيزات لازم نصبشده براي تست در اين حالت خيلي گسترده ميباشد كه از نظر كميته يك درخواست غيرقابل توصيه (بيجا) رسيد.
بنابراين تصميم گرفته شد كه اين تلفات را بر اساس استفاده از منحني ABMA همانگونه كه در انتشارات 1964 اين گد وجود دارد بدست آورند. سازندگان، اين منحني را بر اساس تواناييهاي روز اصلاح نموده و بر اساس ظرفيتهاي حاصل گسترش دادند. مقادير منحني با تلفات اندازهگيري شده واقعي بر روي چند بويلر بزرگ مقايسه گرديد و مشخص گرديد كه مقادير منحني به مقدار كمي (محافظهكارانهاي) بالا است.
بهمنظور اينكه دقت اين منحني را در سالهاي آينده افزايش دهيم استفاده كنندگان اين كد تشويق ميشوند تا قرائتهاي مربوط به تشعشع و جابجايي را در طي تستهاي قابل قبول بدستآورده و از آنها تلفات را محاسبه نماييم و نتايج آن را همراه با توضيحات جزئي از واحد در مورد ارائه، سرعت باد، نوع ساختمان ديواره، روش تست و … را به كميته تست قدرت ASME در رابطه با واحدهاي مولد بخار گزارش دهند.
تعيين اين نوع تلفات در ديوارهها، سقف تا كف و گرمكن هوا، كانالها، لولهكشيها و ديگر سطوح بدون حفاظ توسط نصب يك جفت ترموكوپلهايي در يك بلوك عايقي و با هدايت مشخصي در مركز هر يك صد فوت مربع انجام ميگيرد. با اختلاف درجه حرارت اندازهگيري شده توسط ترموكوپلها و فاصله مشخص بين ترموكوپلها و هدايت عايقي، تلفات جابجايي و تشعشعي را براي هر 100 فوت مربع ميتوان محاسبه نمود.
مجموع اين تلفات براي هر يكصد فوت مربع كه با نرخ ورود حرارت به مولد بخار تقسيم شده است تلفات جابجايي و تشعشعي را براي هر 100 فوت مربع ميتوان محاسبه نمود.
مجموع اين تلفات براي هر يكصد فوت مربع كه با نرخ ورود حرارت به مولد بخار تقسيم شده است تلفات جابجايي و تشعشع واحد ميباشد.
فرمول تبديل ارزش حرارتي در حجم ثابت كه توسط بمب كالريمتر بدست آمده به ارزش حرارتي در فشار ثابت بر اساس قانون اول ترموديناميك و معادلات كلي انرژي ميباشد.